-نویسنده : دکتر حسین سوزنچی
-استاد موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع)
-گروه : علوم اجتماعی
-منتشر شده : نخستین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی
-سال انتشار : 1394
-چکیده :
بررسی علم دینی و به تعبیر خاصتر، ضرورت تحول در علوم انسانی از منظر اسلامی، مدتی است که بحثهایی را در کشور برانگیخته است. اما چرا این بحث در جامعه کنونی ما مطرح شده و چرا نزاع این اندازه شدید است؟ با نگاهی کلان به این نزاعها میتوان ریافت که همانند بسیاری از بحثهای اجتماعی، مسئله فقط در اختلاف نظرها و اختلاف مبناها خلاصه نمیشود، بلکه مسئله مهمتر، سوءتفاهمهای پیش آمده میان دوطرف است ، تا حدی که گاه نزدیکی دیدگاه برخی از مدافعان علم دینی و برخی از مخالفان آن، بسیار بیشتر از کسانی است که از این اصطلاح استفاده میکنند. یکی از راهکارهای کاستن از این سوء تفاهمها، مطالعه دقیق ریشههای تاریخی مسئله و دستهبندی معرفتی در میان کسانی است که در قبال این مسئله موضع گرفتهاند، تا معلوم شود از منظر نیاز معرفتی و فارغ از بحثهای سیاسی، چرا این بحث در جامعه ما مطرح شده و مدعای اساسی کسانی که خود را موافق یا مخالف آن معرفی میکنند، چیست و این دیدگاهها چه اندازه به هم نزدیک یا از همدیگر دورند. در مقاله حاضر با نگاه مختصری به علم جدید و جایگاه آن در غرب و نیز چگونگی ورود این علم به کشورهای اسلامی، تحولات فکریای بررسی میشود عامل که پیدایش و طرح مفهوم علم دینی به شکل عام در جوامع اسلامی و به شکل خاص در ایران بودهاند.در ادامه بر اساس مبانی معرفتیِ دیدگاههایی که در قبال علم دینی موضع گرفتهاند، دیدگاههای شایع از این موضوع در ایران را دسته بندی میکنیم. سپس با توضیح مبانی علم شناسی و دین شناسی مورد نیاز، میکوشیم تصویر معقول و شایسته دفاعی از علم دینی و نیز راهکارهای کلانی ترسیم نماییم که میتواند بستری برای تکوین چنین علومی باشند.