نظریه تناسخ (2) بررسی ادله موافق و مخالف

-نویسنده : دکتر حسین سوزنچی

-استاد موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع)

-گروه علوم اجتماعی

-منتشر شده : رشد آموزش معارف اسلامی

-سال انتشار : 1379

-فایل مقاله

-خلاصه :

برای نقد و رد یک نظریه،صرف بررسی تاریخی کفایت نمی‌کند و نمی‌توان تلقی خاصی از جهان را صرفا به این دلیل که در تاریخ سابقه نداشته است،کنار گذاشت؛بلکه باید ادلۀ آن را نیز بررسی کرد و دید که آیا این ادله قوت کافی برای اثبات مدعای خود را دارند یا خیر؟ اکثر حکمای مسلمان-از ابن سینا گرفته تا ملا صدرا-در رد تناسخ بحثی دارند که نشان می‌دهد مسألۀ تناسخ اهمیت خاصی (به تصویر صفحه مراجعه شود) دارد و به این سادگی که برخی تصور کرده‌اند،نیست. در حقیقت،«در تمام موارد زندگی پیشین که اطلاعات مربوط به آن تاکنون تحت هیپنوتیزم فراخوانده شده است،یا چنان شخصی آن‌طور که فرد توصیف می‌کند وجود نداشته و یا ویژگی مورد بحث می‌توانسته است برای فرد اطلاع‌دهنده-که احتمالا به‌طور خودآگاه به منبع این اطلاعات توجهی نداشته است-معلوم باشد. یعنی در بیش‌تر این موارد،دو خانواده،سال‌ها پیش از آن‌که تحقیقات آغاز شود،با یکدیگر آشنایی و ملاقات *در تمام موارد زندگی پیشین که اطلاعات مربوط به آن تاکنون تحت هیپنوتیزم فراخوانده شده است،یا چنان شخصی آن‌طور که فرد توصیف می‌کند وجود نداشته و یا ویژگی مورد بحث می‌توانسته است برای فرد اطلاع‌دهنده-که احتمالا به‌طور خودآگاه به منبع این اطلاعات توجهی نداشته است-معلوم باشد. مثلا در مورد این‌که آن‌ها مدعی‌اند: «خودشان آن کارها را قبلا در جسمی دیگر انجام می‌داده‌اند» می‌توان گفت:گاه می‌شود-و احتمالا شبیه آن برای خود شما هم رخ داده است-که انسان همراه کس دیگری است و آن شخص عملی را انجام می‌دهد که انسان دوست دارد خودش انجام دهد.