-نویسنده : دکتر حمید پارسانیا
-استاد موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع)
-گروه : علوم اجتماعی
-منتشر شده : راهبرد فرهنگ
-سال انتشار : 1392
-چکیده :
روششناسی بنیادین، بهشیوه کاربرد نظریات نسبت به موضوعات مورد مطالعه آنها نمیپردازد، بلکه شیوه شکلگیری نظریات علمی را دنبال میکند. هر نظریه برای شکلگیری و تکوین تاریخی خود از برخی مبانی معرفتی و نیز زمینههای غیرمعرفتی بهره میبرد. مبانی معرفتی با آنکه در تکوین تاریخی نظریات دخیلاند، ارتباطات منطقی نفسالامری نیز با نظریه دارند و اما مبادی وجودی غیرمعرفتی با آنکه با شیوههای منطقی شناخته میشوند، ربطی منطقی با نظریات علمی ندارند. عوامل وجودی معرفتی و غیرمعرفتی، عواملی هستند که در حوزه فرهنگ حضور بههم رساندهاند و بههمین دلیل شناخت ارتباط این عوامل با نظریات علمی بهمنزله شناخت رابطه نظریه با فرهنگ است. این مقاله با بررسی نسبت نظریه و فرهنگ، پیامدهای انتقال نظریات از دامن یک فرهنگ به فرهنگ دیگر را نیز دنبال میکند. مقاله مشتمل بر یک مقدمه و سه بخش است، در بخش اول، ابعاد منطقی و معرفتی نظریات علمی، انواع مبانیای که هر نظریه بر آن استوار است، مسیری که مبانی برای نظریه هموار میکند، روشی که نظریه در آن بهکار برده میشود و حوزههایی که نظریه در آن فعال میگردند، بهبحث گذارده میشود. در بخش دوم، چگونگی ورود نظریه به حوزه فرهنگ دنبال میشود. زمینههای وجودی معرفتی و زمینههای وجودی غیرمعرفتی نظریه و همچنین تعاملی که نظریه با محیط فرهنگی خود دارد در این بخش شناسایی میشود. در بخش سوم، به موقعیت نظریات علمی در تعاملات بنیادین فرهنگی پرداخته میشود. نظریات درونزا و برونزا و چگونگی انتقال یک نظریه از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر از مسائل این بخش است.