نقش رسانه ها در تحکیم و تضعیف ارزشها

-نویسنده : شمس الله مریجی

-عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)

-استاد موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع)

-دانش آموخته سطح 4 موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع)

-گروه : علوم اجتماعی

-منتشر شده : معرفت فرهنگی اجتماعی

-سال انتشار : 1384

-فایل مقاله

-چکیده :

مقدّمه شكی نیست كه جامعه عرصه بروز و ظهور توانمندی های خدادادی انسان است. البته از این واقعیت هم نباید گذشت كه هر جامعه ای و تحت هر شرایطی توان شكوفاسازی استعدادهای انسانی بشر را ندارد; زیرا جامعه ای می تواند زمینه پیدایش رفتارهای انسانی را فراهم سازد كه خود از امنیت و آرامش لازم برخوردار باشد و این امر نیز در گرو حفظ و پاسداشت ارزش های حاكم در آن است. از این رو، اندیشمندان و دانشوران فراوانی سعی بسیار نموده اند تا عوامل مؤثر بر نادیده گرفتن ارزش ها و بروز انحرافات در جامعه را شناسایی كنند، و علی رغم دیدگاه های متعدد، همگان بر عامل عدم آگاهی و شناخت اتفاق نظر دارند و این امر در متون دینی نیز مورد تأكید قرار گرفته است. بهترین و كارآمدترین شیوه پیش گیری و یا حل آن را نیز آگاهی بخشی و شناساندن ارزش ها و هنجارهای حاكم بر جامعه دانسته اند. به اعتقاد دانشمندان علوم اجتماعی، یكی ازابزارهای مؤثر و مفید در این زمینه، «رسانه های جمعی» هستند، به گونه ای كه آن ها را در ردیف عوامل شخصیت ساز قرار داده اند و بر این باورند كه رسانه های جمعی می توانند هنجارهای اجتماعی را تقویت یا تضعیف سازند.1 و به تعبیر ژان كازینو، وسایل ارتباط جمعی می توانند به تسطیح فرهنگی و یكسان شدن الگوها و اندیشه ها كمك شایانی بكنند.2 روشن است كه درجه تأثیر رسانه ها و نیز استقبال همگانی از آن ها شدت و ضعف داشته، تابع متغیر رشد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه می باشد; چون پیشرفت دانش و فنّاوری سهم اصلی را در نحوه استفاده افراد یك جامعه از رسانه های همگانی دارد.3 به هر روی، اصل تأثیر عمیق رسانه های جمعی قابل انكار نیست و این به خاطر وقت زیادی است كه افراد صرف خواندن كتاب، مجلّه، روزنامه، تماشای برنامه های تلویزیون، گوش دادن به رادیو و رفتن به سینما می كنند، به گونه ای كه جامعه شناسان هنگام بررسی آثار و پیامد تماشای تلویزیون در كشورهای صنعتی، متوجه شدند كه این رسانه جمعی برای كودكان و نوجوانان 3 تا 16 سال چنان جاذبه ای دارد كه میانگین وقتی را كه آن ها صرف تماشای تلویزیون می كنند، بیش از وقتی است كه در كلاس درس می گذرانند.4 در میان اقشار جامعه، قشر كودك و نوجوان تحت تأثیر شدید رسانه ها، به ویژه تلویزیون، هستند و این امر از دو جهت قابل توجه است: نخست اینكه در زمانی وسایل ارتباط جمعی با انسان های بزرگ و بالغ برخورد می كنند كه آنان دارای ذهنی پرداخته و ساخته شده هستند. از این رو، پیام ها كمتر می توانند در آن ها رسوخ كنند; زیرا شخص از سازوكارهای دفاعی خاص خود برخوردار است. اما این امر در مورد كودكان مصداق ندارد; ذهن كودك، ساده و فاقد شبكه به هم پیوسته متشكل از اندیشه ها و باورهاست. هنوز ذهن كودك رموز تحلیل عقاید، سنجش و سپس پذیرش یا طرد منطقی آنان را بازنیافته است. بدین روی، كودكان بدون هیچ پناه یا حفاظی در برابر وسایل ارتباط جمعی قرار می گیرند و سخت تأثیر می پذیرند.5 دوم اینكه بنابر تأكید انسان شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی، شخصیت افراد غالباً در سنین 3 تا 12 سالگی شكل گرفته، سپس در محیط اجتماعی بروز و ظهور می كند.6 با توجه به نكات یاد شده و این واقعیت كه رسانه های جمعی در جهت تغییر و تضعیف ارزش ها و شكل گیری باورهای منفی نیز كارایی مؤثری دارد، در این نوشتار ابتدا توانمندی این رسانه ها و سپس عملكرد آن ها را در جهت نادیده گرفتن ارزش ها مورد بررسی قرار می دهیم.